سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تب و تاب آریانی

سلام عزیزان آریانی چه میکنید با درس و کتاب؟ فکرکنم بگذریم بهتره...خب تور کنسرتای آریان همچنان ادامه دارد و فردا شب به وقت امریکا منتظر انفجار سن خوزه باشید...

آلبوم  حس هم بالاخره منتشر شد...که اثر زیبا و شنیدنی ست...خواهشا فقط اوریجینال!

برای این پست مصاحبه علی پهلوان عزیز را با مجله مشق آفتاب شماره مهرماه 87!آوردم....مصاحبه ای کاملا غیرآریانی!!!! با موضوع جهانگردی و گردشگری....!

طولانیه اما جالبه...بفرمایید بخونید!

آرامش در میان 80 هزار نفر

 

علی پهلوان شبیه بقیه کسانی که در این سفرنامه خارجی ما صحبت کردند به شهرها و کشورهای زیادی سر زده و خاطرات جالبی دارد و راجع به همه چیز صحبت میکند .اما یک تجربه متفاوت و خاص با بقیه دارد تجربه حضور در ?کنسرت مختلف در کشور انگلیش که به خاطر حرفه اش به تمام نکات ریز و درشت برگزاری این کنسرتها دقت کرده....کنسرت بلو در گلاسکو، وست لایف در منچستر، کریس دی برگ و جوج مایکل در لندن. او از این کنسرتها خاطرات و تجربه های عجیبی را سوغات آورده و حالا دیگر میداند که چطور میتواند با حضور 80هزار نفر کنسرت برگزار کند و چطور میتواند به خواننده های جوان ایرانی فرصتی بدهد تا قبل شروع کنسرت گروه آریان روی صحنه بیایند و خودشان را معرفی کنند...گفت و گویمان را از همین جا شروع میکنیم درست از جایی که صحبت ها بر سر حضور بی دردسر و آرام 80 هزار نفر تماشگر در یک کنسرت است.

80هزارنفر! این جمعیت را کجا داده بودند؟

استادیوم ویمبلی لندن، این کنسرت اولین کنسرت بعد از بازسازی استادیوم بود و با این جمعیت همه چیز به شکل عجیب و غریبی برگزار شد.

عجیب و غریب؟!

خیلی عجیب غریب بود! بلیت این کنسرت را از اینترنت خریدم و چون دیر اقدام کردم جایی نزدیک نوک استادیوم ویمبلی بودم. از سن چیزی نمیدیم اما صدا فوق العاده خوب بود یعنی باورم نمیشد من اینجا بنشینم و یک همچین صدایی بشنوم. هیچ چیزی کم یا زیاد نبود. 80 هزار نفر آمده بودند و تنها چیز ممنوع  هم سر بطری بود!

سر بطری؟!

بله، فقط برای اینکه پرتاب نکنند. بعد حالا شما حساب کنید این جمعیت آمدند کنسرت را دیدند و رفتند. هرکس ماشین داشت به سمت پارکینگ رفت و بقیه به سمت مترو. خیابان های اطراف استادیوم غرق جمعیت بود اما هیچ اتفاقی نیافتاد!

پلیس هم در بین جمعیت دیده میشد؟

این ماجرا از همه جالب تر بود.بین این همه جمعیت فقط چهار پلیس اسب سوار در عرض خیابان ایستاده بودند و هرچند دقیقه یک بار دور میزدند و با اسب خیابان را میبستند تا مقداری از حجم جمعیت کاسته شود و بعد دوباره راه را باز میکردند. مردم از بین اسب ها رد مشدند اما اسب ها از جایشان تکان نمیخوردند و تا آخرین نفری که به کنسرت آمده بود به راحتی به خانه رفت.

یعنی با همه این ?? هزار نفر شبیه مهمان وی آی پی برخورد شد! آنوقت برای مهمانان مخصوص چه برنامه ای دارند؟

بخش وی آی پی یک ویژگی دیگر داشت. من در کنسرت کریس دی برگ مهمان وی آی پی بودم اما شبیه کنسرتهای اینجا جایمان ردیف یک نبود. برخلاف ایران این ردیف جای طرفداران و فن هاست تا با سروصدا و تشویق خواننده را هیجان زده میکنند! تنها تفاوت مهمان ویژه هم با بقیه این بود که بعد از برنامه به پشت صحنه رفتیم، از ا پذیرایی کردند کریس دی برگ هم همراه خانواده اش آمد، با همه سلام و احوالپرسی کرد و خانم بچه هایش را معرفی کرد و رفت.

کسی هم در ترافیک گیر نکرد،کرد؟

اصلا ترافیک ماشین وجود نداشت! سر کنسرت جرج مایکل ما با تاکسی به استادیوم رفتیم و من فکر میکردم در ترافیک گیر میکنیم اما تاکسی خیلی راحت به مقصد رسید و من خنده ام گرفته بود. میدانید، خارج از ایران کنسرت گذاشتن یک چیز عادی ست! ویمبلیهمه چیزش مشخص است تمام مسیرها طوری طراحی شده که برای صدهزار نفر برنامه داشته باشد و شهر هم به هم نریزد.

این نظم غیر عادی نیست؟؟

اصلا عجیب و غریب است!! نمیدانم اگر بروی کنسرت متال یا رپرها فرق کند اما حتما برای آن هم تمهیدات خودشان را دارند. البته یک نکته هم هست، در انگلیس دوربین امنیتی زیاد است. در استادیوم دوربین روی مردم است و به محض اینکه کسی اشتباه کند گیرش می آورند. مردم هم این را میدانند و مواظب رفتارشان هستند.

پس از آزادی انسانی خبری نیست؟

با آزادی انسانی کاری ندارد،در تمام شهر لندن این دوربین ها کار میکند ولی صرفا برای امنیت است. برای جان آدمیزاد خیلی ارزش قائل هستند و با هرچیزی که با امنیت انسان ها شوخی کند، برخورد میکنند. همین جرج مایکل قبل از کنسرتش بخاطر رانندگی با موادمخدر دستگیر شده بود و مجبورش کردند که در روزنامه عمومی از مردم عذرخواهی کند.

پس با این همه دوربین و مراقبت، از نظر امنیتی در این کشور مشکلی وجود ندارد؟

اینطور هم نیست اما لندن نسبت به بقیه شهرها ایمن تر است. من یک شب در گلاسکو راه میرفتم، یک معتاد با سرنگش طرف من آمد!! و من از ترس دویدم و دور شدم...در لندن جوان های مست و مشکل آفرین زیاد هستند پلیس هم زیاد است ولی در سایر شهرها پلیس کم میبینیم...در لندن دوربینهای امنیتی ربطی به آزادی مردم ندارد اگر کسی خلاف قانون انجام بدهد با او به شدت برخورد  میکنند.

بقیه جذابیتهای توریستی لندن چطور است؟

خیلی به توریست بها میدهند و چون زبانشان زبان بین المللی است اگر کمی زبان بدانید بعد از چند روز دیگر میتوانید به تنهایی بگردید. من در فامیل داشتم، اما فقط یک بار به کمک آنها احتیاج داشتم و بعد خودم به تنهایی رفت و آمد میکردم.لندن یک شبکه مترو قدیمی بسیار خوبی داردکه در جنگ جهانی مردم در آن قایم میشدند با یک نقشه و یک بلیت میتوانید همه جای شهر را به راحتی بگردید. حتی در بعضی از ایستگاه های مترو از بلندگو اعلام میشود که چه موزه ها و آثار باستانی در آن منطقه هست و میشود ببینید.

یعنی حتی در مترو هم به گردشگر و توریست فکر میکنند؟

بله. آن اتوبوس های روباز و قدیمی لندن هم همیشه هست و تورهای دور شهر را برگزار میکند. حتی روزهای بارانی هم با چتر داخل این اتوبوس ها مینشینند. با همان بلیت اتوبوس میتوانید سوار اتوبوس شوید!همان اتوبوس ها و تاکسی های قدیمی...

همین هایی که در فیلم های قدیمی میبینیم؟

بله. اصلا به بافت سنتی شهر دست نمیزنند. تمام خانه ها از بیرون نمای سنتی دارند!اما داخلشان را هرجور خواستند درست کردند. هیچ کس اجازه ندارد به نمای خانه دست بزند و خانه ها برای صد یا دویست سال پیش هستند!! حتی ما به یک هتل رفتیم که چوب های کفش زیر پایمان صدا میداد! یه چیز خنده دار هم اینکه در خیلی جاهای شهر شیر آب سرد و گرمش جداست!

شیر ویکتوریایی؟

بله من از یک نفر پرسیدم چرا این شیرها اینجوری ست،گفت: در قدیم این دو شیر را باز میکردند و آب داخل کاسه جمع میشد و با همان دست میشتند و ریش میزدند و بعد آب را دور میریختند. از همه خنده دار تر در هتلی یک شیر بود که داخل خودش ورودی آب سرد و گرم جدا بود. یعنی یا دستت میسوخت یا یخ میکرد. من هم هربار هر انگلیسی را که میدیدم ، روی این مسئله دست میذاشتم و خودشان به این موضوع میخندیدند. نظریه ها هم متفاوت بود! چون به جز چوب منابع ندارند،سعی میکنند همه چیز را حفظ کنند. تمام شیشه ها دوجداره است و عادت ندارند که خانه را خیلی گرم کنند و معمولا با پلیور و لباس گرم در خانه هستند.

تا این حد اقتصادی؟!

خیلی اقتصادی هستند و سعی میکنند هرچه را که دارند حفظ کنند. یک چیز جالب دیگر اینکه، بعضی از خانه ها کارت شارژ برق دارد و برق را از مغازه های محله میخرند!یعنی دوتا کارت دارند وقتی یکی تمام میشود آن یکی را میبرند شارژ میکنند و به دستگاه داخل خانه وارد میکنند. البته سیستم برق رسانی شهری هم دارند که برایشان صورت حساب می آید. اسکاتلند هم همینطور است با ایت تفاوت که طبیعت زیبا و سرسبزی دارد با درخت های بلند و کاخ ها و قلعه های قدیمی. جالب اینکه، کاخ های ملکه و پارلمان را زمانی که کسی در آن نیست به موزه تبدیل میکنند. من یک بار به کاخ وینزور رفتم و خیلی جالب بود در جایی که ملکه انگلیس هنوز زنده ست و در آن زندگی میکند، زمانی که در کاخ حضور نداشته باشد به موزه تبدیل میکنند. من یک بار به کاخ وینزور رفتم و خیلی جالب بود در جایی که ملکه انگلیس هنوز زنده ست و در آن زندگی میکند، زمانی که در کاخ حضور نداشته باشد، کاخ را شبیه موزه میکنند و بیلت میفروشند. من خیلی قشنگ از گیت رد شدم و کل کاخ را دیدم. حتی فرشی که مظفرالدین شاه به ملکه انگلستان به ملکه انگلیس هدیه داده بود در این کاخ بود.

انگلیس، اسکاتلند،کانادا، استرالیاو...بین این کشورهایی که برای کار و تفریح رفتید،کجا برای تفریح بهتر است؟

سیدنی خیلی قشنگ و امن است، ونکوور و مالدیو هم برای سفر خیلی خوب است

مالدیو؟ مگر جزیره مالدیو چه دارد؟

!!هیچی

پس چطور میگویید که برای سفر خوب است؟

مالدیو یک جزیره وسط اقیانوس است،منظره بسیار زیباییدارد به جز ماله که پایتخت است و خودش یک جزیره ست،هتل ها هرکدام یک جزیره هستند! یعنی دورتادور کلبه هایی دارند که بعضی از آنها روی آب است و کف شیشه ای دارد. پروژکتور در آب انداخته اند و زیر آب کاملا معلوم است...

میدانید،مالدیو برای این خوب است که یکی دو هفته بروی و لب ساحل بیفتی! ساحل اختصاصی دارد که راحت میتوانی در آن آفتاب بگیری.تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

جزیره ای که هیچ چیز ندارد، به جز طبیعت خوب برای گردشگران.

بله مالدیو کشور مسلمان است. حتی در فرودگاه اجازه نمیدهند که مجسمه بودا را از فرودگاه به داخل بیاوری و معتقدند که بت ها مجسمه ای اجازه ورود به جزیره ندارند. تمام اهالی جزیره محجبه هستند اما برای مسافران و توریست ها آزاد است. برای رفت و آمد بین جزیره ها باید سوار قایق شوید یا این که با هواپیمایی که روی آب میشنید. ماشین اصلا نیست اما دوچرخه پر است و به قیمت خیلی ارزان حتی ارزان تر از کیش اجاره داده میشود. آب خیلی زلال است و قایق هایی که میشود با آنها به ماهیگیری رفت و ما به شیوه سنتی خودشان ماهیگیری کردیم و خیلی جالب بود.


پس مالدیو بیشتر محل استراحت است تا تفریح و گردش؟


آخر چیزی غیر از این ندارد. از همه جای دنیا بیشتر زوج های میانسال برای استراحت آمده بودند اما ایرانی ها همه سنی بودند. مالدیو برای استراحت جای خوبی است اما برای گردش و زندگی نه.


استراحت؟ منظورتان گم شدن در جزیره ای زیبا و خوابیدن روی آب است دیگر؟

دقیقا. من بعد از آن اتفاق های باشگاه انقلاب که برای گروه آریان افتاد به این سفر رفتم. میخواستم جایی بروم که هیچکس را نبینم و واقعا خیلی خوب بود...

 

خب اینم از مصاحبه...امیدورام خوشتون اودمده باشه...منتظر نظرات قشنگتون هستمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

همیشه آریانی...تا بی نهایت

 


 

یعنی کاخ را به موزه تبدیل میکردند و برعکس؟!

دقیقا. من چیزی در کشورهای دیگر دیدم که متاسفانه اینجا حتی در کیش که جزیره گردشگری ست ندیدم. تمام نیروها آموزش دیده انمد و به شدت مشتری مدار هستند. انگار به طرف یاد داده اند حتی وقتی مشتری سرش داد میزند،خیلی محترمانه برخورد کنند. نمیگویم شیطتنت نمیکنند یا جنسی را به تو نمی اندازند اما همه چیز محترمانه و براساس قانون است. اگر قوانین را بدانید اصلا نمیتوانند سرتان کلاه بگذارند. مثلا من یکبار میخواستم جنسی بخرم اما وقتی دم صندوق ایستادم صندوق دار برخلاف قیمت اتیکت قیمت بالای دیگر گفت. هرچه من میگفتم این قیمت رو اتیکت زده اند ، میگفت اشتباه کرده اند. پشت سر من یک خانم و آقای پیر انگلیسی بودند خانم مرا صدا زد و گفت: پسرم او موظف است قیمت اتیکت بفروشد و تو حاضر نشو قیمت بالتر این جنس را بخری و از او بخواه که مدیرش را صدا بزند. منم به صندوق دار گفتم اگر این جنس را به این قیمت به من نمیدهی مدیر فروشگاه را صدا بزن. وقتی این حرف را زدم گفت چند دقیقه صبر کنید. رفت و آمد و به همان اصلی جنس را به من فروخت. درحالی که ایران این اتفاق نمی افتد.

این برخورد بخاطر این بود که توریست بودید، یا اینکه با همه خارجی ها همین برخورد را دارند؟

بستگی دارد که شما در چه وضعیتی با آن ها برخورد کنید. برخوردشان با توریست خیلی خوب است اما اگر بدانند آماده اید جایشان را بگیرید...خب برخوردشان فرق میکند!

اما این برخوردی که با شما شده، بیشتر به برخورد انسانی تعبیر میشود تا رفتار خوب با مهاجر و توریست...

درست است. این رفتارها برای پیرمرد و پیرزن هاست. جوان هایشان این طور نیستند، معمولا لات بازی زیاد دارند. البته انگلستان کشور مهاجرپذیری ست و مهاجر درب و داغان خیلی دارد.

جوان ها معمولا برای تفریح در لندن به کجا میروند؟

 لستر سکور. یک میدان است که میشود در آن راه رفت و دورتادور آن سینما، رستوران و مکان تفریحی ست. یک سینما دارد به اسم اودئون که ?? سینما دارد و فیلم های هالیوودی در آن افتتاح میشود،شارون استون آمد. من فیلم دزدان دریایی کارائیب ? را در این سینما دیدم. سالن هایش شبیه سالن سینما آزادی بود اما چه صدا و تصویری داشت...

جالب تر از همه هم این بود که رستوران های زنجیره ای در این میدان چند شعبه کنار هم داشتند و برای من شکمو رفتن به این میدان خیلی کار جذابی بود.

غذاهای مخصوص انگلیسی هم را هم خوردید؟

اصلا غذای مخصوص ندارند! معروفترین غذایشان ماهی و چیپس است. اما شیرینی مخصوص خیلی دارند و آداب غذاخوری مخصوصی دارند. البته باز هم جوان ها سنت شان پوسیده است و این برخورد رسمی و آداب دانی مخصوص قدیمی تر هاست.

چه آداب مخصوصی دارند؟

طرز قاشق و چنگال گذاشتن، هرکدام معنای خاصی میدهد. یک چیز دیگر هم که در این ایران نمیبینید این است که در فست فود ها همه سینی خودشان را در سطل خالی میکنند. کبوتر هم در لندن زیاد است و معمولا وقتی غذا میخوری می آیند کنار پای تو از نانی که روی زمین میریزد میخورند.

با این آداب و رسوم انگلیسی ها اهل خوشگذرانی و تفریح هستند؟

نه اصلا. بیشتر توریست در شهر میبینی که میچرخد.اگر با خود انگلیسی ها طرف شوی خیلی رسمی هستند. در عوض در اسکاتلند خیلی گرم هستند. من یک ماه در اسکاتلند کار کردم و به نظرم خیلی بهتر از لندن است. اسکاتلند خیلی شبیه لندن است با این تفاوت که مردمش گرم و مهربان هستند.

علی پهلوان در اسکاتلند دسامبر 2003

 




نوشته شده در تاریخ جمعه 89/7/23 توسط بی تو با تو بودن شده شب و روزم...

سلامی از جنس پاییز سراسر رنگ و زیبایی به شما دوستان دوست داشتنی همیشه آریانی ایشالله که روزهای آغازین سال تحصیلی به خوبی سپری شده باشه و سالی پر از موفقیت در انتظارتون باشه

از همه دوستان مهربونم که منو حسابی شرمنده کردند و تولدم تبریک گفتند بی نهایت ممنووووووووووووووووووونم فدای محبتتون

همچنین خیلییییییییی خیلییییییییییی مرسییییییییییی از نازنین جون گلم که لطف کرد و عکسای قشنگی رو برام فرستاد...قربونت بلم خواهری

خب شکر خدا کنسرت کیش هم عالی و پرشور برگزارشد عکس و گزارش در سایت آریان موزیک و موسیقی ایرانیان موجود میباشد...

برای این پست هم تعدادی عکس آوردم...

با تشکر خیلی ویژه از سوگند جونمممممممم پرحرفی نکنم با هم ببینیم...




نوووووش جان!

سفرا بخیر...جای ما خالی!!

چقد تاریکه...برقا قطعه؟؟!

                  

نینف جان میشه بی زحمت به دوربین نگاه کنید؟

آهان...مرسی حالا شد!

عجب نگاه عجیبی!!

به ما هم امضا میدهید آیا؟؟

سحر عزیز در فکر...:یعنی بالاخره سرنوشت یلدا و ساسان چی میشه؟؟؟

و باز هم آریانی ها!

 

 

 

اینم از این امیدورام زیادی تکراری نبوده باشه...

منتظر نظرات انرژی بخشتون هستممممممم

پیروز باشید

همیشه آریانی....تا بی نهایت




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/7/5 توسط بی تو با تو بودن شده شب و روزم...
درباره وبلاگ

بی تو با تو بودن شده شب و روزم...
نبودی ببینی دلی که میگفتی سرد شده، حتی واسه بدقولی هات تنگ شده. منی که میگفتم بی تو شبم پر ترانه ست، پس چرا دلم پی یه آلبوم دوباره ست.
hamisheariani@yahoo.com
bahar 20

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس